بسم الله الرحمن الرحیم

آدمیزاد خوبه که به گذشتش نگاه کنه ، ببینه کجا بوده و جایی که هست آیا حاصل تلاش و عملکرد خودش بوده یا نه ..
اگر به خود دروغ نگوییم جواب بدیهی و واضح است ، انسانی هیچ ، ضال ، ضال و ضال .....
به کدام مقصدِ انتخاب شده توان رسیدن دارد این انسانِ گمراه و گمگشته؟
او جای دگر ایستاده و خود تو را خوانده ، تویی که در عمق تاریکی ها پیوسته به دنیال تاریکی ها میگشتی و به ناگاه روزنه ایی نورانی در مقابل خود یافتی. نوری که امروز تنها نجات دهنده ی توست و اگر از دستش دهی.. و اگر از دستش دهی....

از کدامین او سخن گفتم؟ از او که خود عالم است به حال خرابمان؟ از چُنان اویی که خلق و زبان و قلم و تخیل عاجزند از وصفش؟ آری ، از همان او سخن می گویم که بنده ایی هیچ مثل منی را راه نمایان می کند.......

بعضی وقتا نمیدونی تهه خط کجاست ، داری میری و نمیدونی آخرین قدمت کجاست ، بعضی وقتا انقدر داغ و گرمی که نمیدونی تا کِی قراره باشی و اصلا حواست به این نیست که قرار نیست همیشه باشی .. اما گاهی میفهمی و تعارف رو کنار میگذاری و ملتفت میشی که در سراشیبی وقتت قرار گرفتی ، چه بسا شاید در وقت اضافه باشی. وقتی این رو متوجه شی رنگ و بوی زندگی و قدمهات متفاوت میشه. هر قدمی که به هر سمتی بر میداری پشت سر و اطرافت رو نگاه میکنی ، ببینی جای غلطی گام گذاشتی یا نه. نمیتونی بفهمیش ، ولی مدام بهش فکر میکنی که نکنه این آخرین قدم ها به سمت بیراهه باشه... نور رو گم میکنی ، پیدا میکنی ، از دستش میدی ، مینشینی و دیگه قدم از قدم بر نمیداری .. نور رو گم کردم ، ولی نمیخوامم به سمت بیراهه برم. پس می نشینم که از این دور تر نشم. شاید که دوباره بر من ظلمت زده بتابانی نورِ روشنایی بخشت را . یا رب

می فرماید بشنو و عمل کن ، بفهم و دوری کن از هرآنچه که باید. اما می شنویم و عمل نمیکنیم ، میفهمیم و دوری نمیکنیم. پس امروز در اوج این سرکشی عهد میبندیم که رجعت کنیم به فهمیدن و عمل کردن. پناه می بریم بر نوشتن و عهد را روی کاغذ پیاده کردن. که بنویسیم و خود را به اجبار تن دهیم به عمل کردن. عمل کردن به هرآنچه که میدانیم و میدانیم و میدانیم..... از ترک کرده ها آغاز میکنیم ، از سلام دادن های سحرگاه.... السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ، السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته...

پنجم اسفندماه 1403 ، اندکی مانده به آغاز رمضان الکریم..

به ولله قسم ، نه که از روی ریا که عینِ حال دلی واقعیم رو میگم ، خوشحال کننده ترین حسِ زندگیم اینه که فکر میکنم مُحبِ امیرالمومنین هستم ، نمیگم شیعه اش هستما ، نمیگم مُحبش هستما ، میگم همین که فکر میکنم مُحبشون هستم بزرگترین و دلگرم کننده ترین داشته ی زندگیمه ..
انشالله که خدا توفیق بده بشیم مُحب واقعی مولا ..

الحمد الله الذي جعلنا من المتمسّکين بولايه امير المومنين و الائمه المعصومين عليهم السلام..

غدیر و شروع امامتِ مولامون مبارکمون ..


15تیر ، 1402


مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ 

آن کیست که به خدا قرض نیکو دهد تا خدا بر او چندین برابر گرداند و او را پاداشی با لطف و کرامت باشد؟


                                                                                                                     (حدید، آیه 11 )

حرف هایی که سنگینی میکنه...

 

 

لیاقت میخواد! داشتن هر چیزه خوبی لیاقت می خواد که اگه نداشته باشیش از دست میدیش...

تقریبا ۴ یا ۵ سال هست که من این وبلاگ رو راه انداختم. میتونم قسم بخورم که بهترین سال زندگیم همون وقتی بود که تمام وقتمو روو این وبلاگ گذاشته بودم. و میتونم قسم بخورم که گناه آلود ترین روزای زندگیمم همین روزاست، همین روزایی که حتی یه ثانیه هم به خدا به قیامت به مسلمونیم فکر نمی کنم.

یادمه اون موقع ها که دلم میخواست یه همچین وبلاگی رو راه بندازم، یکی از هدفام این بود که بتونم یه کمکی به بیشتر شناخته شدن احادیث کنم. مثلا همیشه برام سوال بود که چرا از امام نقی(ع) انقد مطلب و حدیث کم گفته میشه. واسه همین دوس داشتم در حد و اندازه ی خودم یه حرکتی کرده باشم.

میگن آدم وقتی میمیره بازم براش ثواب و گناه نوشته میشه و داستانش ادامه پیدا میکنه. اگه یه خیری از خودش به جا گذاشته باشه بعد از مرگم ثوابش میرسه به روحش و اگه هم شری از خودش باقی گذاشته باشه گناه و لعن و نفرین میاد براش. من که هنوز نمردم، اما دعاهای خیر شما رو همیشه توو زندگیم حـس میکنم. هیچ چیزی برام با ارزش تر از این نیست که وقتی بعد از دو سه ماه به اینجا لاگین می کنم میام و می بینم یه غریبه برام پیغام داده که اجرت با ائمه، خدا ایشالا حفظت کنه و .... بعد از ۴ ۵ سال هنوز که هنوزه با دیدن این دعاها جوون می گیرم. می گم خدایا شکرت که یه همچین وبلاگی رو تونستم از خودم به جا بزارم....

نمیدونم از کجا شروع کنم و چه جوری خودمو رو به راه کنم. ســـخته! هزار بار تاحالا به خودم گفتم این دفعه دیگه شروع می کنم... این بار دیگه توبمو نمیشکونم... ولی باز خـراب کردم...

خودمونیم خدا، عـجب صبر و بخششی داری... حالا که تو انقدر خوبی، نـامردیه اگه منم دو قدم سمتت بر ندارم... میام سمتت خدا جون، ولی هوامو بیشتر داشته باش، ۴ ۵ قدم اول دستمو بگیر زمین نخورم، باقیشو خودم میدواَم سمتت......

الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم.

 

 

پاک بمون...

پاک بمون.....

پاک بمون تا خدا چیزایه عزیزی رو که بهت داده ازت نگیره....

سلام به خدا..

 

پا گذشاتن به یه دنیای جدید ، فرار کردن از این دنیای بغض آلود و سیاه به دنیایی که ساخته ی ذهن و قلب خودته...

توو این دنیای جدیده من عشق یه چیزه ، هدف یه چیزه ، و اصلا زندگی فقط و فقط برای یک چیزه... خدا.

خدایی که ما آدمارو خوب میشناسه ، میدونه ماها چقد قدر نشناس و حریص هستیم ، اما با همه ی اینا باز دوباره قلقلکمون میده تا شاید ، شاید بازم برگردیم به همون دنیایی که اون دوست داره.

توو این دنیای جدید ، تو با انجام ندادن ها لذت می بری ، تو با نگاه نکردن ها لذت می بری ، تو این بار به جای خنده ها با گریه کردن ها به اوج می رسی ، و تو لمس می کنی ، با تمام وجود ، زیبایی و رحمت خدایی رو که در ذهن خودت به اون پر و بال دادی..

چقدر قشنگه ، قشنگ اما توصیف نشدنی ، تو در مقابل یه چیزی ، یه کسی ، زانو زدی که تمام این هستی بی پایان رو آفریده ، یعنی من اصلا دیده میشم توو این کائنات و هستی؟ من هیچی نیستم.. اما تو ، تو من رو عاشقانه نگاه می کنی ، و عاشقانه من کوچک رو دوست داری..

ای خدا ، ای خدای آسمون ها ، من پر از حس و غرورم ، معشوقی پیدا کردم که عظمت و بزرگیش وصف نشدنیه و عاشق تر از هر عاشق به حرف معشوق خودش گوش میده. یادم نرفته روزایی رو که چه حقیر بودم بی تو.. ای بزرگی که هیچ کس با تو حقیر و کوچک نیست.

دستام رو باز می کنم سمت آسمون ، دور تا دور می چرخم و نگاه می کنم ، هیچ جا ، هیچ جا خالی از تو نیست. چشمام از این همه گشتن خسته و درمونده میشه. این بار چشمانم رو می بندم و تو را در درون خودم جستجو می کنم. بی هیچ زحمت و خستگی تو را پیدا می کنم ، آسان تر از پیدا کردنت در آسمان ها و زمین.

و من بار دیگر به تو رسیدم...

 

                                                                                                          ۱۶ فروردین ۸۹ 

 

 

سلام بر رمضان...

 

به نام خداوند هستی بخش مهربان...

همیشه انتخاب با خودمون بوده ، راست یا چپ ، دنیا یا آخرت ، و روزه داری یا بی تفاوتی !. چقدر قشنگ خدا گفته : همه چیز را زوج زوج آفریدیم بلکه پند گیرید. از ماه رمضون هم دو جور میشه بهره برد ، میتونی از همه چی دل بکنیو فقط یه خدا نزدیک شی ، و هم میتونی عین بقیه ی آدما یا مثل سالای پیش سه شب گریه کنی و الهی العفو بگی به این امید که خدا از سر تقصیراتت بگذره. این دو راه زمین تا آسمون فرق دارن ، اگه میخوای روش دومو انجام بدی که معلومه آخرش چی میشه ! تا یه مدت داغیو گناهی انجام نمیدی چون تازه طلب استغفار کردی ، اما بعد یه مدت دوباره همه چی یادت میره تا زمانی که شب قدر سال بعد برسه و دوباره بگی الهی العفو !. اما راه اول ، انقدر شیرین و لذت بخشه که نمیشه توصیفش کرد ! ، فقط با یه مثال فرق این دو راهو میگم : میتونی یه تخت سنگ باشی ، یا یه باغ !. خدا بارون رحمتشو فرو میریزه ، جایی که هم باغ وجود داره هم تخت سنگ ، بارونه خدا گرد و خاک روی سنگ رو میشوره ، تخته سنگ پاک پاک میشه ، جوری که انگار تاحالا هیچ وقت گرد و خاکی روش نشسته. اما بعد یه مدت دوباره طوفان میشه و تخت سنگ میره زیر غبار. اما یه باغ وقتی که بارون میباره جوون میگیره ، انگار دوباره زنده میشه ، میشه یه گلستان ، گلستانی که اگه همیشه ازش مراقبت کنی بهت میوه و گلهای تازه میده. حالا میتونی توو این ماه هم نقش یه تخت سنگو بازی کنی و هم یه باغ ، به جفتشون یه اندازه بارون میباره ، اما به نظرت کدومشون بیشتر بهره میبرن؟

 

 

امام حسن (ع) : تعجب میكنم از كسانیكه در غذای جسم خود فكر میكنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تفكر نمیكنند !.

(بحار الانوار،ج1،ص218)

امام حسن (ع) : هر روزه داری هنگام افطار یك دعای اجابت شده دارد . پس در اولین لقمه افطار بگو: به نام خدا ، ای خدایی كه آمرزش تو فراگیر و وسیع است ، مرا ببخش.

(اقبال الاعمال ، ص 116)

امام موسی کاظم (ع) : افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه بهتر است.

(الکافى، ج 4 ص 68، ح 2)

امام رضا (ع) : هر كس ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اینست كه درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

(بحار الانوار ج93، ص346)

امام حسن عسکری (ع) : عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

(تحف العقول، ص448)

امام علی (ع) : روزه ی نفس از لذتهاى دنیوى ، سودمندترین روزه ‏هاست.

(غرر الحکم، ج 1 ص 416)

پیامبر اکرم (ص) : براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.

(الکافى، ج 4، ص 62)

امام صادق (ع) : آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند. (یعنى از گناهان پرهیز کند.)

(الکافى ج 4 ص 87)

امام رضا (ع) : هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

(بحار الانوار ج93، ص346)

پیامبر اکرم (ص) : رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

(بحار الانوار،ج93،ص342)

حضرت فاطمه (س) : خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد. 

(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1)

حضرت فاطمه (س) : روزه‏ دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه ‏اش به چه کارش خواهد آمد؟!

(بحار الانوار، ج 93 ص 295)

 

ایشالا که همه از این ماه نهایت استفادرو ببریم... مارم دعا کنید ، یا حق

 

نوشته شده در ۲۷/۶/۸۶...

 

 

نیمه شعبان

 

 

یعقوب از فراغ یوسف گریه کرد...

گریه کرد و گریه کرد...

جمعه ها گذشت ، ماه ها گذشت و سالها در انتظار...

میگن بزرگترین درد واسه یه عاشق انتظاره...

انتظار برای دیدن معشوق ،

 برای دیدن معشوق...

چرا دوریه یوسف هیچ وقت واسه یعغوب عادی نشد؟

رسیدن به معشوق به قیمت از دست دادن نور چشم؟

                              

                                  

عشق یعنی گریه های منتظر .. عشق یعنی انتظار منتظر

 

 

 

 

 

و یوسف بازگشت...

 یوسف به جمعی بازگشت که یوسف رو سالها پیش در خیال خود خاک کرده بودند..

و برای آرامش وجدان خود هر جمعه برای او نذری ادا می کردند..

 اما یوسفه کنعان آنقدر کریم بود که هیچ کس رو نکوهش کرد..

 

چقدر زیبا بود لحظه ی تبدیل شدن رویای یعغوب به حقیقت ، و چه تلخ بود باوره حقیقت برای برادران یوسف...

برادرانی که خود یوسف را به خیال خود کشته بودند ، برادرانی که خود حقیقت را بهتر از هر کسی میدانستند...

 

و حالا یوسف زهرا؟...

آسمان دل های منتظران یوسف زهرا آنقدر ابریست که هیچ آفتابی از پشت آن نمی تابد..

 

او را متهم کردند ، او را به غیبت طولانی متهم کردند...

یوسفه ذهن خود را جای گزین یوسف زهرا کردند..

و یوسف زهرا از ذهن ها پاک شد ، و چه راحت فراموش شد..

یوسف زهرا بازیچه ی دست و خیال برادران خود شد..

هرکس برایش جلوه ای خیالی ترسیم کرد...

 یک نفر او را مرده پنداشت..

یک نفر او را براورده کننده ی آرزو های خود..

و یک نفر ، او را شخصی  خیالی و به دنیا نیامده پنداشت...

یوسف زهرا کی بر تخت پادشاهی خواهی نشست؟

تا کی بر برادران خود ناشناس خواهی ماند؟

آیا یوسف زهرا هم از تقصیر کنعانیان خواهد گذشت؟ یوسف زهرا هم بر برادران خود کریمانه ظهور خواهد کرد؟

و چه معلمی بهتر از یعغوب؟ یعغوبی که درس عاشقی را برای منتظران یوسف تمام کرد..

یعغوب پیامبر گرچه یوسف را ندید ، اما نوازش دست های او را بر چشمان تر شده ی خود حس کرد و آرام گرفت...

به جمعه های سپری شده فکر می کنم... و در تنهایی خود با اشک ذوق زمزمه می کنم..

تو خواهی آمد...                       

                                                                                                       20 مرداد 87

                                                          

میلاد مهدی موعود مبارک

  

 

شما چه اسمی واسش انتخاب می کنید؟!

 

میگن خدا افرادی رو که غرورشونو میشکونه خیلی دوست داره ، چون غرور و تکبر بارز ترین ویژگی شیطانه ، و خدا نمیخواد مخلوقش این خصلت رو از شیطان بگیره. اگه یه جایی ، یه زمانی ، غرورت شیکست ، غصه نخور ، شاید به ظاهر فکر کنی زمین خوردی ، اما در اصل خدا دستتو گرفته و از روو زمین بلندت کرده. هر عملی ، هر حرفی ، هر حرکتی یه پشت صحنه ای داره که بقیه ازش بی خبرن ، مثلا ممکنه هدف من از این صحبت ها فقط مطرح کردن خودم و یا جلب توجه باشه ، ولی اینو کسی نمیدونه ، اتفاقات و داستان هایی هم که توو زندگی ما از طرف خدا میوفته عین همین موضوعه. بعضی وقتا خدا خوشی های مارو ازمون میگیره تا خوب شیم ، آخه میدونید که؟ ما اومدیم اینجا که خوب باشیم ، نه خوش !. یه روزی پیامبر در راه مسجد میرفته ، بچه ها به پیامبر اصرار میکنن که باهاشون بازی کنه ، پیامبر شروع میکنه به بازی با بچه ها ، یه مدتی که میگذره یکی از اصحاب میاد تا ببینه چرا پیامبر دیر کرده ، حضرت به شخص میگه ، چند تا گردو واسه من تهیه کن تا بدم به بچه ها و سرشون گرم شه و ما هم به مسجدمون برسیم. خلاصه حضرت چند تا گردو میندازه زمین و بچه ها میرن دنبال گردو بازی ! . در راه مسجد پیامبر به شوخی و به زبون خودمون به همراهش میگه : دیدی چطوری پیامبر خدا رو با چند تا گردو عوض کردن؟!!

توو این دنیا هم ، خدا خودش به ما خوشی میده تا ببینه ما به چه قیمتی خوشی ها رو با خوبی ها عوض میکنیم ، اگه میخوای خوب باشی باید خوشی هاتو رها کنی ، مثل آدمی که سرما خورده ، خربزه خیلی براش خوشه ، اما اصلا براش خوب نیست! ، آمپول براش اصلا خوش نیست ولی براش خوبه!... چقدر زیبا توصیف میکنه این انسان ها رو :

همین کسانند که ضلالت را به بهای هدایت ، و عذاب را در ازای آمرزش خریدند.

پس چه صبورند بر آتش!                   " بقره ، آیه ی 175 "

خیلیا توو این دنیا میرن دنبال گردو بازی ، اما خدا انقدر دوسشون داره ، که طاقت نمیاره و گردو هاشونو ازشون میگیره تا دوباره برگردند سمت خودش. توو سوره ی حدید ، خدا ، هم خیلی قشنگ به بنده هاش دلداری میده ، یعنی اونایی که گردو هاشونو ازشون گرفته ، و هم یه تلنگری به کسایی میزنه که هنوز گردو دستشونه ، خیلی آدمو آروم میکنه این دو تا آیه :

آیه ی 22 : هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در جانتان روی ندهد مگر پیش از آنکه آنرا پدید آوردیم در کتابی ثبت است. همانا این کار بر خدا آسان است... آیه ی 23 : تا بر آنچه از دست شما رفته است اندوه نخورید و بدانچه به شما داده سرمست نباشید ، و خدا هیچ خود خواه فخر فروشی را دوست نمی دارد.

خلاصه اینکه ، این حرف هارو زدم تا آخرش اینو بگم : یه نگاه به خودت بنداز ، ببین چند وقته داری گردو بازی میکنی ! ، اگه خودت قدرت و دله دور انداختنشونو نداری پس دعا کن خدا ازت بگیرتشون...

 یا حق...   ۱۰/۷/۱۳۸۶

 

 

 

سلام بر رجب ، ماه خدا

 

یه سال دیگه گذشتو یه ماه رجب دیگه رسید... کاش بشه توو این یه ماه فقط با خدا بود و گناه نکرد. ثواب کردن و عبادت توو این ماه سعادت بزرگیه که نصیب هرکسی نمیشه. چقدر آدما بودن که اول رجب روزه گرفتنو بی اختیار یه چیزی خوردنو روزشون باطل شده ، چقدر آدما هستن که با خودشون قرار گذاشتن هر روز قرآن بخوننو وقت نمیکنن بخوونن ، چقدر آدما هستن که میخوان گناه نکننو بازم قرارشون یادشون میره... پس اگه توو این ماه روزه میگیریو یه بهره ای از قرآن میبری بدون که خدا خیلی دوست داره...

چقدر خووب میشه اگه قرار بزاریم از امروز نمازامونو اول وقت بخونیم ، روزی یه بار یه سوره از قرآنو حتما بخونیم ، یا روزی یه دونه حدیث حفظ کنیم ، هر روز صدقه بندازیم ، سعی کنیم حروم خدا رو حلال نکنیم و ... این ماه ماهه خداست ، پس هرکاری که میتونی انجام بده تا خوشحالش کنی ، سعی کن اگه میخوای کاری کنی به نیت رضای خدا باشه ، اگه میخوای دعا کنی ، این یه ماهه اول خدای خودتو ستایش کن بعد نیازاتو بهش بگو ، خیلی بده که هر وقت یه چیزی از خدا میخوایم بریم سراغش ، پس توو این ماه اینو تمرین کن که خدا رو برای خداییش دعا و ستایش کنی نه برای مشکلات خودت...

 

خیلی توصیه شده که توو این ماه قرآن خونده شه و روزه گرفته شه ، میدونستی تنها سوره ی قرآن که تمام آیاتش درمورد خداست سوره ی توحیده؟ پس این روزا عین صلوات که همیشه ورد زبونته سوره ی توحید رو هم بخون... سعی کن توو این ماه اینو درک کنی که دعا و عبادت برای چیه ، فقط برای حل کردن مشکلاتت سمت خدا نرو ، سعی کن با خوندن قرآن به این باور برسی که چرا خدا این ماهو برای ماها گذاشته.

و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین

و خدای شما فرمود که مرا با خلوص دل بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم و آنان که از دعای من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند

سوره ی مومن آیه ی 60

شاید روزه گرفتن توو تابستون خیلی سخت و مشکل باشه ، ولی اینو هم بدون که هرچی سختی بیشتر باشه اجر و ثواب هم بیشتر میشه. این ماه ماهه خود سازیه و رمضون ماه عمل ، پس اگه فکر میکنی نمیتونی روزه بگیری توو این ماه تمرین کن و خودتو آماده کن واسه ماه رمضون... پیامبر این ماه به معراج میره و توو ماه رمضون قرآن بهش نازل میشه ، پس بدون که اگه میخوای برای شب قدر پاداش و قبولی حاجت داشته باشی باید از همین الان شروع کنی... ایشالا  که دیر نجمبیو به چیزی که باید برسی ، برسی...

 

و من یعمل سوءا او یظلم نفسه ثم یستغفر الله تجد الله غفورا رحیما

هر که عمل زشتی از او سز زند یا به خویشتن ظلم کند سپس از خدا طلب آمرزش و عفو کند خدا را بخشنده و مهربان خواهد یافت

سوره ی نساء آیه ی 110

و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازید نکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید

و باز به خاطر آرید وقتی که خدا اعلام فرمود که شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آورید بر نعمت شما می افزاییم و اگر کفران کنید به عذاب شدید گرفتار میکنیم

سوره ی ابراهیم آیه ی 7

امید وارم به این صحبت ها عمل کنی ، باور کن شاید ماه رجب سال بعد دیگه روو زمین نباشی ، پس قدر بدون 

                                                                                                                    یا حق...

 

 نوشته شده در ۲۷/۴/۱۳۸۶

 

 

شروعی دوباره

 

خیلی وقته دست و دلم به نوشتن نمیره ، اما میخوام دوباره شروع کنم...

باید عمل کرد ، اگه همینجوری نشست و افسوس خورد چیزی درست نمیشه...

این سومین باریه که دوباره با یه هدف جدید دارم نوشتن این وبلاگ رو ادامه میدم...

امیدوارم این جا ، این وبلاگ بهونه ای برای نزدیک شدن به خدا باشه...

دلاتون پر از یاد خدا..

منتظرم باشید.

 

 

 

 

 

 

احادیث امام حسین (ع)

 

امام حسین (ع) : جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

(تحف العقول ، ص 251)

 

امام حسین (ع) : هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود .

(محجه البیصاء ج 4،ص 228)

 

امام حسین (ع) : رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

 

امام حسین (ع) : بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

 

امام حسین (ع) : کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت.

(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)

 

امام حسین (ع) : عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند .

(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)

 

امام حسین (ع) : گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.

(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

امام حسین (ع) : آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.

(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)

 

امام حسین (ع) : بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

(الدره الباهره ، ص24)

 

امام حسین (ع) : کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.

(مقتل خوارزمی،ج 1،ص239)

 

امام حسین (ع) : کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود .

(بحارالانوار،ج78،ص120)

 

امام حسین (ع) : کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وا می گذارد.

(بحارالانوار،ج78،ص126)

امام حسین (ع) : کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند.

(بحار الانوار،ج75،ص128)

 

یا حق...

 

قیامت !!!

 

یک روز قبل از قیامت ! :

مردم عین همه ی روزای دیگه دارن توو خیابونا قدم میزنن و هر کدوم میرن دنبال کار و بار خودشونن ، مغازه دارا صبح خروس خون کرکره هارو زدن بالا تا تا میتونن جنس بکنن توو پاچه ی ملت ، مسافر کشا بسم الله و میگن و استارت میزنن و را میوفتن به این امید که چند تا سوجه ی دربستی به پستشون بخوره ، واسه همین هیچ مسافر مسیر مستقیمی رو سوار نمی کنن و هی ونک تا تجریش و میرن و میان ! ، از دو میلیون دانش آموز دبیرستانی فعلا فقط دو سه تاشون از خونه اومدن بیرون بقیشون هنوز جلو آینه دارن موو سیخ میکنن ! ، میدون تره بار که طبق معمول هنوز بارش نرسیده ، ملت توو صف شیر و نون دارن توو سر و کله ی هم میزنن ، پیر مرد پیرزنا بعد از اینکه صبحونشونو با نون خشخاشیه داغ نوش جان کردن عصاشونو بر میدارن و میرن پارک تا با هم صفا کنن ! ، حالا اینکه چه فیضی توو خیابونا و اوتوبوسا از بقل دستیاشون میبرن بماند ! ، گشتای ارشاد کم کم توو همه ی میدونای اصلی شهر مستقر میشن و تا میتوونن ناموس مردمو از بالا تا پایین برانداز میکنن تا بالاخره یکی چشمشونو بگیره و یه یکی دو دقیقه ای یه گپی باهاش بزنن اگه هم دیگه خیلی چشمشونو طرف بگیره تا کلانتری هم میبرنش تا یه چای و شیرنی در خدمت هم باشن ! ، مامانا هم که توو خونه یا دارن پایه تل فک میزنن ، یا برنامه های جذاب تی وی رو میبینن ، یا اینکه دارن تصمیم میگیرن ناهار چی بزارن و چون تا تصمیم بگیرن ظهر شده به همون غذا های دیشب پریشب قناعت میکنن! فعلا توو شهر دیگه خبر خاصی نیست تا اینکه ظهر برسه و مدرسه ها تعطیل شه ، طفلک بچه پسرا با هزارتا امید و آرزو از در مدرسه میان بیرون تا تا خونه چند تا مخ بزنن و دست خالی برنگردن خونه ، دخترا هم هزار جور نذر میکنن تا توو راه خونه یکی به پستشون بخوره و بختشون باز شه ! ، بعضیام که دیگه دل تو دلشون نیست و گوله میکنن طرف خونه تا حتی واسه نیم ساعت هم که شده خونه تنها باشن و دیش دن دیرن دن !... دیگه طرفای عصر و غروب شده و همه با اعصابای خط خطی از شرکت و محل کارشون میریزن توو خیابونا و منتظرن تا فقط یه نفر بهشون بگه بالای چشت ابروی و چشه یارو رو در بیارن بزارن کف دستش ! ، دیگه از اینجا به بعد درست حسابی نمیشه گفت که ملت چی کار میکنن ، چون خودشون هم از کاراشون سر در نمیارن ! ، یکی سر میز شام شمع روشن میکنه و لاو میاد ، یکی روو تخت خواب بالا پایین میپره ، یکی غر غر میکنه ، یکی گیر داده بره خرید کنه ، یکی داره واسه کنکور خر میزنه ، بقیه هم ول مطلن و خیابونارو متر میکنن !... شب موقع خواب میرسه و همه بعد از جیش بوس لالا میرن توو رخت خواب البته به همراه چسیفوناشون ! ، اینجاست که تازه همه مخارو به کار میندازن تا شدید ترین و آکبند ترین احساسات بشر دوستانه رو واسه همدیگه تا بوق سگ سند کنن ! البته وقتی صبح پاشنو ببینن آب سرده و نمیتونن حموم برن کیف همه ی اون احساسات از دماغشون در میاد! ، به هر حال همه با کلی امید و آرزو برای گذراندن یک روز تکراریه دیگه از زندگیشون لالا میکنن ، اما... اما حیف که هیچ کدومشون نمیدونن که فردا صبح دیگه روزی جدید در کار نخواهد بود !...

و وقتی قیامت شه ! ... :

سوپورای عزیز شهرداری چون از همه سحر خیر ترن از همه زود تر متوجه یه تغییراتی توی آسمون میشن ، اما جدی نمی گیرن و میزارن به حساب اینکه اینجا ایرانه ! ، مردم با صدای غارغار کلاغا که از ترس پاپیون کردن کم کم همه از خواب پا میشنو بهت زده به اطرافشون نیگا میکنن و از هم سوال میپرسن که چی شده ، همین جاست که اولین شایعه را میوفته ، آمریکا حمله کرده به ایران! بعد از درج شدن این خبر سریعا نیروهای جان بر کف مردمی آماده میشن و به سمت جبهه های نبرد یورش میبرن! ، اما بعد از بررسی های دقیق معلوم میشه که همه چی شایعه بوده و ملت بر میگردن خونه هاشون! ، به محض تکذیب شدن شایعه ی اول  اعلام میشه نیروگاه اتمی که وجود خارجی نداره منفجر شده و تشعشات اون همه ی کره ی زمین رو تحت تاثیر خودش قرار داده ! ولی با این حال همچنان صدای شعار انرژِی هسته ای حق مسلم ماست از خیابونا به گوش میرسه ! ، اما طولی نمی کشه که این شایعه هم پس از گذاشتن تمام تاثیراتش تکذیب میشه ! ، اما بزرگترین شایعه بالاخره به راه انداخته میشه و اونم اینه که قرمز شدن و دگرگون شدن آسمون بر می گرده به تورم کشور ! و چون هیچ راهی برای تکذیب کردن این شایعه وجود نداره بنابراین تکذیب نمیشه و همه به این باور میرسن! ، خلاصه هرچی که میگذره وضع بدتر میشه و اوضاع عجیب غریب تر میشه ، همه از این که برنامه هاشون به هم خورده شاکیو ناراحت میشن ، یکی میگه امروز واسه آنتالیا پرواز داشتم ! ، یکی میگه حیف شد مامانمینا نبودن میخواستم مهشیدو بیارم خونه ! ، یکی میگه قرار بود امروز برم خاستگاری خیر سرم ! ، یکی میگه این همه روو مخ قدسی کار کرده بودم که امروز قرار بزاریم با هم ! ، با این حال همه به صورت درگوشی غرغر میکنن و کسی اعتراضی نمیکنه ! ، بالاخره بعد از چند ساعت سر در گمی با حکم مراجع مربوطه اعلام میشه که قیامت شده و تمام شایعات اللخصوص تورم بی اساس خوانده میشه  ! ، در همین حال که از آسمون شهاب میریزه پایین و خورشید روشن خاموش میشه یه سری آدم انواع تبلیغات رو برای کلاه برداری راه میندازن ، بنابراین به سرعت نور اس ام اس ها و ایمیل ها و بورشور های تبلیغاتی منتشر میشن ، مثل ، تور های مسافرتی برای طبقات مختلف بهشت با بهترین امکانات و خوشگل ترین حوری ها ، قطار وحشت و ترن هوایی در جهنم ، ورود زیر هجده سال ممنوع ! ، چراغ قوه های لیزری برای عبور از پل صراط ! ، آب سرد کن های سیار و کم حجم برای جهنمی های عزیز ! ، لباس های ضد حریق ساخته شده از نانو تکنولوژی مقاوم تا هزار درجه ی سانتی گراد ! و ... .  بعد چند ساعت به خاطر زلزله های شدید همه ی اماکن تخریب میشن و مردم متاسفانه فرصتی برای هجوم به فروشگاه های شهروند و غارت اون ها پیدا نمی کنن ! ، و دیگه کم کم همه به این نتیجه میرسن که باید بیخیال همه چی شن و عین بچه ی آدم خودشون با پای خودشون برن توو جهنم ! ، البته سوء تفاهم نشه ، یه پنج شیش نفری هم قراره برن بهشت اگه راشون بدن !... بقیه ی اتفاقات و حوادث اعلام نمیشه تا دوستان عزیز خودشون سوپرایز شن به موقع !...

به همین راحتی کسانی که دیروز در فکر چگونه گذراندن فردای خودشون بودن امروز در آتش به سر میبرن ! ، چقدر عجیب و باور نکردنیه روزی که فردایی نخواهد داشت!!!...

 

یا حق...

 

 

احادیث امام محمد باقر (ع)

 

امام محمد باقر (ع) : هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد .

(بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75 ، ص 175)

 

امام محمد باقر (ع) : دعای انسان پشت سر برادر دینی اش ، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است .

(کافی ، ج 2 ، ص 507)

 

امام محمد باقر (ع) : خوبی دنیا جز در پیوند با برادران و آشنایان نیست.

(بحار الأنوار، ج 46، ص291)

 

امام محمد باقر (ع) : کسی که برایش مدارا تقسیم شده ایمان برای وی تقسیم گردیده.

(جهاد با نفس، ح 272)

 

امام محمد باقر (ع) : خدا رحمت کند بنده ای را که علم را زنده می کند.

(کافی ، ج 1 ، ص 41)

 

امام محمد باقر (ع) : کسی به ولایت ما نمی رسد مگر با عمل (شایسته) و دوری از گناه.

(جهاد با نفس، ح 199)

 

امام محمد باقر (ع) : به راستی که خداوند شخص بد زبان بیهوده گوی را دشمن می دارد.

(جهاد با نفس، ح 677)

 

امام محمد باقر (ع) : یکی از محبوبترین بندگان خدا در نزد خداوند کسی است که نیکوکار و بسیار توبه کننده باشد.

(جهاد با نفس، ح 836)

 

امام محمد باقر (ع) : پشیمانی از گناهان برای توبه کفایت می کند.

(جهاد با نفس، ح 770)

 

امام محمد باقر (ع) : رسول خدا (ص) فرمودند: خداوند دوست می دارد کسی را که با حیا، بردبار، پاکدامن، و باز دارنده از حرام باشد.

(جهاد با نفس، ح 257)

 

امام محمد باقر (ع) : خداوند به وسیله تقوا بنده را حفظ می ‏کند از آنچه که عقلش به آن نمى ‏رسد و کور دلى و نادانى او را بر طرف مى ‏سازد.

(کافى، ج 8 ، ص 52، ح 16)

 

امام محمد باقر (ع) : هر مؤمنی  محافظت برنمازش نماید، و او را در وقتش به جا آورد، از انسانهای غافل شمرده نمی شود.

( وسائل الشیعه ، ج 3، ص 79 )

 

امام محمد باقر (ع) : ظلم در دنیا همان ظلمتها و تاریکی های آخرت است.

(جهاد با نفس، ح 733)

 

 

یا حق...

 

 

امام جواد (ع)

 

شهادت نهمین امام شیعیان رو به تمام پیروان آن حضرت و حضرت قائم (عج) تسلیت عرض میکنم...

 

امام جواد (ع) : مؤمن نیازمند سه چیز است: توفیقى از پروردگار، پند دهنده‏اى از درون خویش و پذیرشی از نصیحت کنندگان.

(بحارالأنوار، ج 78، ص 358، ح 1)

امام جواد (ع) : اعتماد به خدا بهاى هر چيز گران بها است ، و نردبانى به سوى هر بلندايى.

(بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 364)

 

امام جواد (ع) : آشکار کردن چیزی پیش از استوار شدن، مایۀ تباهی آن است.

(تحف العقول، ص 457 )

 

امام جواد (ع) : روزگار رازهای نهان را بر تو آشکار میکند.

(بحار الأنوار، ج 78، ص 365)

 

امام جواد (ع) : بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه ای.

(تحف العقول، ص 455)

 

امام جواد (ع) : هر كس او را با شناخت زيارت كند بهشت پاداش او خواهد بود .

(بحارالأنوار ، ج 102، ص 266)

 

 انشاالله همه ی حاجت هاتون رو امام جواد بهتون بده و گرفتاری هاتون رو بر طرف کنه ، مارم دعا کنید.

 یا حق...

 

 

به نام خلق کننده ی امواج ، طوفان ها و سنگ ها ...

 

به نام خلق کننده ی امواج ، طوفان ها و سنگ ها ...

تاحالا به موج های دریا ها نیگا کردی ؟ دریا خیلی بزرگه ، انقدر زیاد که حتی چشم نمیتونه آخرشو ببینه ، عین رحمت خدا که هیچ وقت تمومی نداره. خدا مثل یه دریای بی کرانه ، و ما انسان ها مثل موج هایی هستیم که از حقیقت خودمون دور میشیمو به سوی ساحل پیش میریم ، ساحلی که برامون نا آشناست و غریبه. ساحل در نقطه ی  مقابل دریاست ، هرچند که ساحل بی دریا معنا نداره و وجودش رو مدیون دریاست ! موج ها دسته دسته به ساحل میرسن ، ساحل امواج رو در خودش حل میکنه ، امواج رو در عرض یک چشم به هم زدن فرو میکشه ، انگار نه انگار که در هر لحظه هزاران موج به ساحل میان ، اما هیچ اثری ازشون باقی نمیمونه ، امواجی که باد ها به سمت ساحل هدایتشون کردند ، باد هایی که بعد از به مقصد رسوندن راه خودشون رو ادامه میدند ، اما بدون موج ، موج ها یا در ساحل ناپدید میشن و یا در گودال های ساحل به دام می افتند و در زیر تابش آفتاب گند میزنن. خوشا به حال امواجی که به تخته سنگ ها برخورد میکنند و به دریا بازگردانده می شوند ، سنگ ها با تمام خشونت موج هارو به دریا پس می زنند تا مبادا امواج به ساحل برسند ، آری سنگ ها مانع از نابودی امواج می شوند بدون آنکه موجی از آنها تشکر کند !...

ما آدما همین موج های خروشانی هستیم که از خدای خودمون که همون دریا باشه فاصله میگیریم ، شیطان و نفس ما هممون باد ها و طوفان هایی هستند که ما رو بی درنگ به سمت پرتگاه هدایت می کنند ، باد ها امواج رو خروشان می کنند بدون اینکه حتی دیده شن ، باد ها امواج رو بزرگ میکنن ، بهشون سرعت میبخشن ، و از همه مهم تر بهشون نیروی تخریب کننده میبخشن ، اما همه ی این محاسن به محض ورود به ساحل از بین میره ، اونوقت فقط آبی گل آلود باقی میمونه که حتی ارزش نگاه کردن هم نداره ، آبی که عمرش جز ساعتی بیشتر نخواهد بود. شیطان از ابتدا به انسان فخر فروخت ، انسان رو زیر پاهای خودش له کرد ، و قسم خورد که او را به جایی جز پستی نخواهد کشاند ، اما همه ی انسان ها کور کورانه عنان خود را به کسی اهدا کرده اند که از اول خلقتشان را زیر سوال برده ! قطره ی آبی که در دریا ، آبی و زلال است دوست داشتنی تر است یا استخری از آب های گندیده ی در ساحل مانده؟ پس چگونه شیطان و یارانش را به سرپرستی انتخاب کنیم در حالی که دریایی از رحمت و لطف بی کران داریم؟ چقدر احمقانه است وقتی پیروی از شیاطین را برای خود توجیه می کنیم ، و چه زیبا شیطان ما را می فریبد ، و چه لحظه ی غرور آفرینیست برای شیطان لحظه ای که انسانی را از پای در می آورد. آری ، هیچ موجی به ساحل نخواهد رفت اگر عاقبت به ساحل رسیدن را بداند ، حیف و افسوس که هیچ موجی از ساحل باز نخواهد گشت تا آنچه را که دیده برای هزاران موج در راه ساحل باز گو کند ، چقدر تامل برانگیز است که از ازل تا ابد همواره همین بوده و خواهد بود...

به امید آنکه همواره تخت سنگ هایی ما را از رسیدن به ساحل حفظ کنند ، تخت سنگ هایی که امواج با قدرت تمام به آنها می کوبند ، اما هرگز نمی توانند آنها را خورد کنند ، زیرا این خداست که آنها را برای بازگشت ما امواج به سوی خود قرار داده ، و هیچ موجی به آنها برخورد نمی کند مگر آنهایی که خدا خواهد، و هر موجی را که خدا بی سنگ گذارد هیچ برگشت دهنده ای برای او نخواهد بود ، و تنها ساحل است که او را در آغوش خواهد گرفت...

 

و به راستی در این قرآن برای مردم از هرگونه مثلی آوردیم ، ولی انسان بیش از هر چیزی جدال کننده است ! (کهف ، آیه ی 54)

 

یا حق...

 

 

 

امام صادق (ع)...

 

یه مدتی حدیث نزاشتم و خودمم از احادیث خیلی دور شدم ، تصمیم گرفتم تا دوباره ذکر احادیث رو ادامه بدم . جدا بعضی وقتا که دل آدم میگیره هیچ چیزی بیشتر از خدا و ائمه آدم رو آروم نمیکنه ، واقعا راسته که یاد خدا دل ها رو آروم میکنه...

چند روز دیگه شهادت امام صادقه ، فکر می کنم بد نباشه اگه چند لحضه چند تا حدیث از ایشون بخونیم. پست بعدی حتما مفصل راجع به امام صادق (ع) صحبت میکنیم...

امام صادق (ع) : هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد. دعاى هیچ بنده‏اى که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى‏رود.

( بحارالأنوار، ج 93، ص 321، ح 31 )

 

امام صادق (ع) : عمل اندک و بادوام که بر پایه ی یقین باشد در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است.

(جهاد با نفس، ح 74)

 

امام صادق (ع) : به راستی که خداوند بنده ای که بوسیله گناه آزموده شده و آزمایش شده، سپس توبه نموده است را دوست می دارد و بنده ای که اصلاً به گِرد گناه نگشته از بنده ای که گناه کرده و توبه نموده برتر است.

(جهاد با نفس، ح 817)

 

امام صادق (ع) : کسی که از روی اخلاص (لا اله الا الله) گوید به بهشت داخل شود و اخلاص او این است که گفتن(لا اله الا الله) او را از ارتکاب آنچه که خداوند بر او حرام نموده باز دارد.

(جهاد با نفس، ح 230)

 

امام صادق (ع) : عوامل رستگاری : اطعام کردن ، آشکارا سلام کردن ، نمازشب خواندن در حالی که مردم آرمیده اند.

(محاسن البرقی ، ص 387)

 

امام صادق (ع) : کسی که ظالمی را بر علیه مظلومی یاری کند پیوسته خداوند از او خشمگین است تا اینکه دست از یاری او بردارد.

(جهاد با نفس، ح 752 )

 

امام صادق (ع) : کسی که عاقل باشد دین دارد و کسی که دین دارد وارد بهشت خواهد شد.

 

(جهاد با نفس، ح 83)

 

امام صادق (ع) : به راستى که دل در درون سینه بى قرار است و به دنبال حق مى ‏گردد و چون به آن رسید، آرام و قرار مى ‏گیرد.

(کافى، ج 2، ص 421)

 

امام صادق (ع) : همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی است.

(جهاد بانفس، ح667 و ص 284)

 

امام صادق (ع) : همانا آزار رساندن به پدر و مادر و نا امیدی از رحمت خداوند و ایمنی از مکر خداوند از گناهان کبیره است.

(جهاد با نفس، ح 424)

 

امام صادق (ع) : کسی که نافرمانی خدا را کند، خداوند را دوست نمی دارد.

(جهاد با نفس، ح 386  )

 

امام صادق (ع) : مومن بردباری است که بردباری اش از روی نادانی نیست و اگر با او از روی نادانی و حماقت رفتار شود او بردباری به خرج می دهد و به کسی ستم نمی کند و اگر به او ستمی شد می بخشاید و بخل نمی ورزد و اگر به او بخل ورزیده شد صبر پیشه می کند.

(جهاد با نفس، ح 36  )

امام صادق (ع) : هر که خدا را بشناسد ترس او در دلش می افتد و هر که از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا طلبی باز می ماند.

(جهاد با نفس ، ح 117)

 

امام صادق (ع) : صدقه‏ اى که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هرگاه رابطه‏ شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند.

(کافى، ج 2، ص 209، ح 1)

 

امام صادق (ع) : به راستى که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا مى ‏کند، چنان که تشنه، با آب خنک آرامش مى ‏یابد.

 

(کافى، ج 2، ص 247)

 

 

 مارم دعا کنید ، یا حق ...

 

شما چه اسمی واسش انتخاب می کنید؟!

 

میگن خدا افرادی رو که غرورشونو میشکونه خیلی دوست داره ، چون غرور و تکبر بارز ترین ویژگی شیطانه ، و خدا نمیخواد مخلوقش این خصلت رو از شیطان بگیره. اگه یه جایی ، یه زمانی ، غرورت شیکست ، غصه نخور ، شاید به ظاهر فکر کنی زمین خوردی ، اما در اصل خدا دستتو گرفته و از روو زمین بلندت کرده. هر عملی ، هر حرفی ، هر حرکتی یه پشت صحنه ای داره که بقیه ازش بی خبرن ، مثلا ممکنه هدف من از این صحبت ها فقط مطرح کردن خودم و یا جلب توجه باشه ، ولی اینو کسی نمیدونه ، اتفاقات و داستان هایی هم که توو زندگی ما از طرف خدا میوفته عین همین موضوعه. بعضی وقتا خدا خوشی های مارو ازمون میگیره تا خوب شیم ، آخه میدونید که؟ ما اومدیم اینجا که خوب باشیم ، نه خوش !. یه روزی پیامبر در راه مسجد میرفته ، بچه ها به پیامبر اصرار میکنن که باهاشون بازی کنه ، پیامبر شروع میکنه به بازی با بچه ها ، یه مدتی که میگذره یکی از اصحاب میاد تا ببینه چرا پیامبر دیر کرده ، حضرت به شخص میگه ، چند تا گردو واسه من تهیه کن تا بدم به بچه ها و سرشون گرم شه و ما هم به مسجدمون برسیم. خلاصه حضرت چند تا گردو میندازه زمین و بچه ها میرن دنبال گردو بازی ! . در راه مسجد پیامبر به شوخی و به زبون خودمون به همراهش میگه : دیدی چطوری پیامبر خدا رو با چند تا گردو عوض کردن؟!!

توو این دنیا هم ، خدا خودش به ما خوشی میده تا ببینه ما به چه قیمتی خوشی ها رو با خوبی ها عوض میکنیم ، اگه میخوای خوب باشی باید خوشی هاتو رها کنی ، مثل آدمی که سرما خورده ، خربزه خیلی براش خوشه ، اما اصلا براش خوب نیست! ، آمپول براش اصلا خوش نیست ولی براش خوبه!... چقدر زیبا توصیف میکنه این انسان ها رو :

همین کسانند که ضلالت را به بهای هدایت ، و عذاب را در ازای آمرزش خریدند.

پس چه صبورند بر آتش!                   " بقره ، آیه ی 175 "

خیلیا توو این دنیا میرن دنبال گردو بازی ، اما خدا انقدر دوسشون داره ، که طاقت نمیاره و گردو هاشونو ازشون میگیره تا دوباره برگردند سمت خودش. توو سوره ی حدید ، خدا ، هم خیلی قشنگ به بنده هاش دلداری میده ، یعنی اونایی که گردو هاشونو ازشون گرفته ، و هم یه تلنگری به کسایی میزنه که هنوز گردو دستشونه ، خیلی آدمو آروم میکنه این دو تا آیه :

آیه ی 22 : هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در جانتان روی ندهد مگر پیش از آنکه آنرا پدید آوردیم در کتابی ثبت است. همانا این کار بر خدا آسان است... آیه ی 23 : تا بر آنچه از دست شما رفته است اندوه نخورید و بدانچه به شما داده سرمست نباشید ، و خدا هیچ خود خواه فخر فروشی را دوست نمی دارد.

خلاصه اینکه ، این حرف هارو زدم تا آخرش اینو بگم : یه نگاه به خودت بنداز ، ببین چند وقته داری گردو بازی میکنی ! ، اگه خودت قدرت و دله دور انداختنشونو نداری پس دعا کن خدا ازت بگیرتشون...

 یا حق...

 

 

وصیت علی (ع)...

 

قسمتی از وصیت امام (ع) به حسن و حسین (ع) پس از ضربت ابن ملجم که لعنت خدا بر او باد

( نامه ی 47 ) :

شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم ، به دنيا پرستی روى نياوريد، گرچه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مى دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد و دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد.

شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيت به آنها مى رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش مى كنم، زيرا من از جد شما پيامبر (ص) شنيدم كه مى گفت: " اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يكسان برتر است. "

خدا را! خدا را! درباره يتيمان ، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضايع گردد.

خدا را! خدا را! درباره همسايگان، حقوقشان را رعايت كنيد كه وصيت پيامبر (ص) شماست، همواره به خوش رفتارى با همسايگان سفارش مى كرد تا آنجا كه گمان برديم براى آنان ارثى معين خواهد كرد.

خدا را! خدا را! درباره قرآن ، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشى گيرند.

خدا را! خدا را! درباره نماز همانا كه ستون دين شماست.

خدا را! خدا را! درباره خانه خدا، تا هستيد آن را خالى مگذاريد، زيرا اگر كعبه خالى شود مهلت داده نمى شويد.

خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهاى خويش در راه خدا.

بر شما باد به پيوستن با يكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد، و پيوند دوستى را از بين ببريد. امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه بد های شما بر شما مسلط مى گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد!

اى فرزندان عبدالمطلب: مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و بگوييد: امير مومنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسى ديگر نبايد كشته شود. درست بنگريد! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يك ضربت بزنيد، و دست و پا و ديگر اعضاى او را مبريد، من از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود:       " بپرهيزيد از بريدن اعضاى مرده، هر چند سگ ديوانه باشد. "

 

 

سلام بر رمضان...

 

به نام خداوند هستی بخش مهربان...

همیشه انتخاب با خودمون بوده ، راست یا چپ ، دنیا یا آخرت ، و روزه داری یا بی تفاوتی !. چقدر قشنگ خدا گفته : همه چیز را زوج زوج آفریدیم بلکه پند گیرید. از ماه رمضون هم دو جور میشه بهره برد ، میتونی از همه چی دل بکنیو فقط یه خدا نزدیک شی ، و هم میتونی عین بقیه ی آدما یا مثل سالای پیش سه شب گریه کنی و الهی العفو بگی به این امید که خدا از سر تقصیراتت بگذره. این دو راه زمین تا آسمون فرق دارن ، اگه میخوای روش دومو انجام بدی که معلومه آخرش چی میشه ! تا یه مدت داغیو گناهی انجام نمیدی چون تازه طلب استغفار کردی ، اما بعد یه مدت دوباره همه چی یادت میره تا زمانی که شب قدر سال بعد برسه و دوباره بگی الهی العفو !. اما راه اول ، انقدر شیرین و لذت بخشه که نمیشه توصیفش کرد ! ، فقط با یه مثال فرق این دو راهو میگم : میتونی یه تخت سنگ باشی ، یا یه باغ !. خدا بارون رحمتشو فرو میریزه ، جایی که هم باغ وجود داره هم تخت سنگ ، بارونه خدا گرد و خاک روی سنگ رو میشوره ، تخته سنگ پاک پاک میشه ، جوری که انگار تاحالا هیچ وقت گرد و خاکی روش نشسته. اما بعد یه مدت دوباره طوفان میشه و تخت سنگ میره زیر غبار. اما یه باغ وقتی که بارون میباره جوون میگیره ، انگار دوباره زنده میشه ، میشه یه گلستان ، گلستانی که اگه همیشه ازش مراقبت کنی بهت میوه و گلهای تازه میده. حالا میتونی توو این ماه هم نقش یه تخت سنگو بازی کنی و هم یه باغ ، به جفتشون یه اندازه بارون میباره ، اما به نظرت کدومشون بیشتر بهره میبرن؟

 

 

امام حسن (ع) : تعجب میكنم از كسانیكه در غذای جسم خود فكر میكنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تفكر نمیكنند !.

(بحار الانوار،ج1،ص218)

امام حسن (ع) : هر روزه داری هنگام افطار یك دعای اجابت شده دارد . پس در اولین لقمه افطار بگو: به نام خدا ، ای خدایی كه آمرزش تو فراگیر و وسیع است ، مرا ببخش.

(اقبال الاعمال ، ص 116)

امام موسی کاظم (ع) : افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه بهتر است.

(الکافى، ج 4 ص 68، ح 2)

امام رضا (ع) : هر كس ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اینست كه درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

(بحار الانوار ج93، ص346)

امام حسن عسکری (ع) : عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

(تحف العقول، ص448)

امام علی (ع) : روزه ی نفس از لذتهاى دنیوى ، سودمندترین روزه ‏هاست.

(غرر الحکم، ج 1 ص 416)

پیامبر اکرم (ص) : براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.

(الکافى، ج 4، ص 62)

امام صادق (ع) : آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند. (یعنى از گناهان پرهیز کند.)

(الکافى ج 4 ص 87)

امام رضا (ع) : هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

(بحار الانوار ج93، ص346)

پیامبر اکرم (ص) : رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

(بحار الانوار،ج93،ص342)

حضرت فاطمه (س) : خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد. 

(احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1)

حضرت فاطمه (س) : روزه‏ دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه ‏اش به چه کارش خواهد آمد؟!

(بحار الانوار، ج 93 ص 295)

 

ایشالا که همه از این ماه نهایت استفادرو ببریم... مارم دعا کنید ، یا حق

 

الهی...

 

به نام آنکه در رحمت و بخشش بی همتاست...

چگونه موجودی کوچک و حقیر قادر به درک رحمت پروردگاری عظیم است؟ پروردگار جهانیان ، که ذره ای از رحمت و محبت خود را برای هیچ بنده ای دریغ نمی کند ، مگر آنان که شایسته و در خور رحمتش نیستند... به کدامین سوو می رویم؟  از هر راهی که رویم انتظارمان را رستاخیز می کشد و از هر راهی که برگردیم مرگ شتابان به دنبالمان ، اگر بایستیم اثیر چنگال مرگ میشویم و اگر فرار کنیم خود را ناگهان در پرتگاه دنیا می یابیم . پس به کدامین را پناه بریم تا در امنیت و آرامش بمانیم؟ آیا پناه دهنده ای بهتر از آن کس که تمام راهها را می شناسد؟ پناه دهنده ای که خود همه ی مسیر ها را خلق کرد تا گمراهان و ره روان  از هم جدا شوند ، گمراهانی که در تلاطم آرزو های خویش غرق ، و در گردباد مصیبت های خویش در حرکت ، گویی هیچ گاه ساکن نخواهند شد . و ره روانی که آرزو های خویش را در دنیا غرق  کردند و خود را از آماج مصیبت ها و بدبختی ها ایمن ساختند. آری ، دنیا سرگرمی و بازیچه ای بیشتر نیست ، بازیچه ای که جز اندک کسانی همه را به بازی گرفته ! ، دنیا بازی است و بازی کننده ی آن جز طعم شکست را نخواهد چشید ، دنیا همان است که می بینی ، دنیا همان است که پیرمرد صد ساله را همچنان به سوی پرتگاه می راند ، در عین حال جوانی هجده ساله را در باتلاق گناهان رها می سازد . پس چگونه می توان لحظه ای از یاد خدا و یاد مرگ غافل شد؟ دل بستن به دنیا یعنی آااه و افسوس ، آااه و افسوسی که جاودانه خواهد ماند. دنیا همان است که در آن شبی را با آرامش نتوان خوابید مگر آنکه در روز رنج کشیده باشی ، چیزی را به تو نمی بخشد مگر آنکه چیزی را در عوض از تو گرفته باشد ، شادی را به تو نشان نمی دهد مگر آنکه در پی آن اشک و غصه را پیش کش کند ، و روزی به روزهای عمرت اضافه نمی کند جز آنکه روزی را از عمرت کم  کند. مثل (masal) زندگی در این دنیا مثل (masal) تاجران و مرفحانی است که در ناز و نعمت قصد حرکت به بیابان را دارند ، و چه ناخوش احوال خواهند شد هنگامی که سایه ی سایبان ها را با حرارت آفتاب ، تخت های خود را با خار و خاشاک و نوشیدنی های گوارا را با سراب عوض کنند. و مثل زندگی در این دنیا مثل کسانی است که از بیابان قصد کوچ به سرزمین موعود را دارند ، و برای رسیدن به معبودشان تمام سختی ها را به جان می خرند. چگونه می توان توصیف حوریان را شنید و باز هم گوش به فرمان هوس ها داد ؟ چگونه می توان توصیف دوزخیان را شنید و باز هم عاشق دنیا ماند؟ پس آیا عاشق شدن برای کسی بهتر است که تو را به سرزمین موعود فرا می خواند یا برای کسی که تو را به سوی بیابان ها؟ عشق امتحان بزرگیست که شاگردانی بزرگتر تربیت می کند ، عشق امتحان بزرگیست که پیروزی در آن حاصل نمی شود مگر آنکه شکستی بزرگ قبل از پیروزی باشد ، و بدا به حال کسانی که فکر می کنند دنیا همواره به کامشان شیرین خواهد ماند ! بدا به حال کسانی که خداوند آنها را مورد آزمایشی طولانی قرار می دهد ، هرچه خواهند به آنها می بخشد ، در حالی که فکر می کنند این به معنای پاداش خداوند است ! ، ای کاش میدانستند این روز ها و نعمت ها مهلتی از جانب خداست تا آنها به سویش برگشت کنند ، اما در گمراهی و سر درگمی باقی خواهند ماند تا روزی که خدا بازخواستشان کند ، و هنگامی که" در حقیقت " به خاطر ستم به خویش نعمت ها از آنها صلب شود دوباره خدا را میخوانند و فریاد پشیمانی سر می دهند ! ، پس چه ناسپاس و قدر نشناس است انسان... پس خدا را خالصانه شکر گوی و بترس از مرگی که یا خیریست که پس از آن شری نخواهد بود و یا شریست که پس از آن دیگر خیری در کار نخواهد بود. خوشا به حال کسانی که همه ی مصیبت های دنیا را با خیری تمام نشدنی و بدا به حال کسانی که خوشی های زودگذر دنیا را با شری ابدی جایگزین کردند و می کنند. << الهکم التکاثر ، حتی زرتم المقابر ، کلا سوف تعلمون ، ثم کلا سوف تعلمون !!!... >> 

 

به حقیقت خداوند میان ما به حق داوری خواهد کرد ، پس منتظر بمانید که ما هم از منتظرانیم ! و چه کوردلانی که خداوند بر قلب هایشان مهر (mohr) نهاد تا هیچ پند و اندرزی را شنوا نباشند !

                                                                                                                        

                                                                                                                         الهی

 

 

از نوعی دیگر !

 

من دیروز گریه کردم...

همه چی عالی بود ، خوب ، خوش ، شاد... خلاصه همونجوری بود که دوس داشتیم.روزامونو کنار همدیگه ، به یاد همدیگه ، در آغوش همدیگه میگذروندیم. توی شهرکوچیکمون شده بودیم مثال دو تا عاشق. چه خوب روزایی بوود اون روزا ، یادش بخیر...

من یه گوجه سبز ریزه میزه ام ، چند ماهی بیشتر عمر ندارم ، توو این چند ماه فقط میشه عاشق بود. اصلا ما گوجه سبزا رسممون عاشقیه ، ولی من عاشق یه گوجه فرنگی شدم ، نه یه گوجه سبز. خیلی چیزامو از دست دادم ، یا بهتر بگم ،  از خیلی چیزا گذشتم تا بهش برسم. بهم نمیخوردیم ، هیچ چیزمون عین هم نبود ، جز اول اسمامون. برای ما گوجه سبزا خیلی مهمه که همیشه با هم باشیم ، ولی گوجه فرنگیا این رسمو نداشتند و نخواهند داشت. اونا عمرشون زیاده ، فکر میکنن چون عمرشون زیاده میتونن زیاد عاشق شن ، عشقو به بازی میگیرن چون عمرشون زیاده! ... خلاصه با اینکه همه ی این حرفارو میدونستم ، پا روو عقلم گذاشتمو حرف دلمو گوش کردم . نمیخوام از خودم تعریف کنم ، ولی خیلی از گوجه سبزا دنبالم بوودن ، یا واضح تر بگم ، خیلی هاشون میخواستن که با من باشن ، ولی برام مهم نبود. من عاشق یه گوجه ی قرمز شده بودم ، و دیگه برام رنگ سبز معنا نداشت.

وارد شهر قرمزا شدم ، اولاش خیلی سخت بوود ، کسی تحویلم نمیگرفت ، ولی انقد مقاومت کردم تا بالاخره قبولم کردن. تعجب کردی، نه؟ آره ، من هیچ وقت نمیتونم یه گوجه ی قرمز باشم ، ولی تونستم یه نقاب قرمز پیدا کنم. نقابی که شاید ظاهرمو قرمز میکرد ، ولی باطنم سبز سبز یاقی میموند. بعد از چند وقت به گوجه ای که میخواستم رسیدم ، یا بهتره  بگم به آرزوم رسیدم. روزای خوشی داشتیم ، روزایی که وصف نشدنی هستن. اما ، اما ، نمیدونم یه هو چی شد که ورق برگشت...

دیگه گوجه برام گوجه ی قرمز سابق نبود ، فرق کرده بود. به رووش نیاوردم ، همه چی رو توو خودم ریختمو صبر کردم تا دوباره عین سابق شه... رووز ها میگذشتو گوجه ی من نه تنها عین سابق نمیشد بلکه بد تر هم میشد. یاد حرفای بابا بزرگم افتادم که می گفت :

< پسرم رسم گوچه قرمزا عاشق کشیه ، نه عاشقی>

آره ، این گوجه ی ما هم این رسمو به ارث برده بود.میدونی چیه؟ دست خودشون نیست . هرچه قدر که محبت کنی باهاشون ، بازم کنارت میزننو دست یکی دیگرو میگیرن.

من دیروز گریه کردم ،  و  امرووز حسرت اوون روزایی رو میخورم که همه ی گوجه سبزا دنبالم بودنو من دنباله سراب عشق...

آلان یه پسر دارم ، یه پسر دو رگه ! ظاهرش بیشتر به قرمزی میزنه ، ولی باطنشو نمیدونم. امید وارم باطنو ظاهرش یکی نباشه...

اگه شما هم ظاهرتون قرمزه ، دلاتوونو سبز نیگه دارید...

 

                                                                                                     سبز باشید ، یا حق ...

 

به امید تو !...

 

اعوذ بالله من نفسی...

سلام به همه عزیزانی که مشتاقانه به سوی حکمت و معرفت گام بر می دارند. امروز بالاخره تصمیم خودمو برای ادامه دادن این وبلاگ گرفتم ، چه راست گفت خدای بلند مرتبه :

 

""و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمان به و ان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الاخره ذلک هو الخسران مبین""      ( حج ، آیه ی 11 )

 

" و از مردم کسی است که خدا را در حاشیه و مصلحت جویانه می پرستد ، حال اگر خیری از دینداری به او رسد بدان آرام گیرد ، و چون بلایی برای او پیش آید از دین روی برتابد. او در دنیا و آخرت زیانکار است و این همان خسارت آشکار است.  "  

 

این چند وقته خیلی بهم سخت گذشت ، توان انجام هیچ کاریو نداشتم و طبق معمول از یاد خدا غافل شدم ، ولی دوباره خدا بهم نشون داد که لطف و مهربونیش تمومی نداره. هر وقت که به سمتش بری دستتو میگیره و از روو زمین بلندت میکنه ، خدایا صد هزار مرتبه شکرت ، مهر ما محتاج پیشانی مباد!...

 

""و هو الذی احیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ان الانسان لکفور""      ( حج ، آیه ی 66 )

 

" و اوست آنکه شما را زنده کرد ، سپس شما را می میراند و آنگاه دوباره زنده تان میکند. به راستی که انسان سخت ناسپاس است. "          

 

امید وارم با محبتای شما قوی تر و پر انرژی تر از قبل دوباره این وبلاگو جلو ببریم... ( به امید خدا ! )

 

 

                                                                                                   یا حق...

 

سلام به رجب ، ماه خدا

 

یه سال دیگه گذشتو یه ماه رجب دیگه رسید... کاش بشه توو این یه ماه فقط با خدا بود و گناه نکرد. ثواب کردن و عبادت توو این ماه سعادت بزرگیه که نصیب هرکسی نمیشه. چقدر آدما بودن که اول رجب روزه گرفتنو بی اختیار یه چیزی خوردنو روزشون باطل شده ، چقدر آدما هستن که با خودشون قرار گذاشتن هر روز قرآن بخوننو وقت نمیکنن بخوونن ، چقدر آدما هستن که میخوان گناه نکننو بازم قرارشون یادشون میره... پس اگه توو این ماه روزه میگیریو یه بهره ای از قرآن میبری بدون که خدا خیلی دوست داره...

چقدر خووب میشه اگه قرار بزاریم از امروز نمازامونو اول وقت بخونیم ، روزی یه بار یه سوره از قرآنو حتما بخونیم ، یا روزی یه دونه حدیث حفظ کنیم ، هر روز صدقه بندازیم ، سعی کنیم حروم خدا رو حلال نکنیم و ... این ماه ماهه خداست ، پس هرکاری که میتونی انجام بده تا خوشحالش کنی ، سعی کن اگه میخوای کاری کنی به نیت رضای خدا باشه ، اگه میخوای دعا کنی ، این یه ماهه اول خدای خودتو ستایش کن بعد نیازاتو بهش بگو ، خیلی بده که هر وقت یه چیزی از خدا میخوایم بریم سراغش ، پس توو این ماه اینو تمرین کن که خدا رو برای خداییش دعا و ستایش کنی نه برای مشکلات خودت...

 

خیلی توصیه شده که توو این ماه قرآن خونده شه و روزه گرفته شه ، میدونستی تنها سوره ی قرآن که تمام آیاتش درمورد خداست سوره ی توحیده؟ پس این روزا عین صلوات که همیشه ورد زبونته سوره ی توحید رو هم بخون... سعی کن توو این ماه اینو درک کنی که دعا و عبادت برای چیه ، فقط برای حل کردن مشکلاتت سمت خدا نرو ، سعی کن با خوندن قرآن به این باور برسی که چرا خدا این ماهو برای ماها گذاشته.

و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین

و خدای شما فرمود که مرا با خلوص دل بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم و آنان که از دعای من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند

سوره ی مومن آیه ی 60

شاید روزه گرفتن توو تابستون خیلی سخت و مشکل باشه ، ولی اینو هم بدون که هرچی سختی بیشتر باشه اجر و ثواب هم بیشتر میشه. این ماه ماهه خود سازیه و رمضون ماه عمل ، پس اگه فکر میکنی نمیتونی روزه بگیری توو این ماه تمرین کن و خودتو آماده کن واسه ماه رمضون... پیامبر این ماه به معراج میره و توو ماه رمضون قرآن بهش نازل میشه ، پس بدون که اگه میخوای برای شب قدر پاداش و قبولی حاجت داشته باشی باید از همین الان شروع کنی... ایشالا  که دیر نجمبیو به چیزی که باید برسی ، برسی...

 

و من یعمل سوءا او یظلم نفسه ثم یستغفر الله تجد الله غفورا رحیما

هر که عمل زشتی از او سز زند یا به خویشتن ظلم کند سپس از خدا طلب آمرزش و عفو کند خدا را بخشنده و مهربان خواهد یافت

سوره ی نساء آیه ی 110

و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازید نکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید

و باز به خاطر آرید وقتی که خدا اعلام فرمود که شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آورید بر نعمت شما می افزاییم و اگر کفران کنید به عذاب شدید گرفتار میکنیم

سوره ی ابراهیم آیه ی 7

امید وارم به این صحبت ها عمل کنی ، باور کن شاید ماه رجب سال بعد دیگه نباشی ، پس قدر بدون

                                                                                                                    یا حق...

 

 

 

امام کاظم (ع)

 

امام كاظم عليه‏السلام : قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ كانَ فيهِ هَلاكُكَ فَاِنَّ فيهِ نَجاتَكَ... اِتَّقِ اللّه‏َ وَ دَعِ الْباطِلَ وَ

                                        اِنْ كانَ فيهِ نَجاتُكَ فَاِنَّ فيهِ هَلاكَكَ.                                                       

حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زيرا كه نجات تو در آن است...
 تقواى الهى پيشه كن و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن
باشد، زيرا كه نابودى تو در آن است.

 (تحف العقول، ص 408)

 

امام موسی كاظم (ع) : كسی كه مزه رنج و سختی را نچشیده، نیكی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

(بحارالانوار، جلد 78، ص333)

امام موسی كاظم (ع) : بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.

(تحف العقول، ص403)

 

امام موسی كاظم (ع) : هر كه می خواهد كه قویترین مردم باشد بر خدا توكل نماید.

(بحار الانوار،7 ، ص143)

 

امام موسی كاظم (ع) : دعایی كه بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

(اصول كافی،ج1 ،ص52)

 

امام موسی كاظم (ع) : مومن همانند دو كفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد.

( تحف العقول ص 408)

 

امام موسی كاظم (ع) : از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا كه شوخی نور ایمان تو را می برد.

(بحارالانوار،ج78،ص321)

 

امام موسی كاظم (ع) : بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.

(تحف العقول،ص455)

 

امام موسی كاظم (ع) : چیزی نیست كه چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن كه در آن پند و اندرزی است .

(بحاالانوار،ج 78،ص319)

 

امام موسی كاظم (ع) : هر كسى كه دو روزش مساوى باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

(بحار الأنوار،ج 78،ص326،ح5)

 

امام موسی کاظم (ع) : كم گویی ، حكمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی كه آسایش نیكو و سبكباری و سبب تخفیف گناه است .

(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321 )

 

امام موسی کاظم (ع) : مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.
 

(تحف العقول، ص 425)

 

امام موسی کاظم (ع) : افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه  بهتر است.

(الکافى، ج 4 ص 68، ح 2)

 

امام موسی کاظم (ع) : هر كه پدر و مادر را اندوهگین كند آنان را ناسپاسی كرده. 

(تحف العقول ، ص 425)

 

 اگه استفاده بردین مارم دعا کنید ، یا حق...

 

منتظران ظهور!!! ( 3 )

 

 

 

 خطبه 150...

آینده ی بشریت و ظهور حضرت مهدی (عج)

به راههای چپ و راست رفتند ، و راه ضلالت و گراهی پیمودند ، و راه روشن هدایت را گذاشتند. پس درباره ی آنچه که باید باشد شتاب نکنید ، و آنچه را که در آینده باید بیاید دیر مشمارید ، چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید ، و چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده ی آن آشکار شد. ای مردم ! اینک ما در آستانه ی تحقق وعده های داده شده ، و نزدیکی طلوع آن چیز هایی که بر شما پوشیده  و ابهام آمیز است ، قرار داریم.

داشتم با خودم فکر می کردم ، گفتم این همه آدم هست که ورد زبونشون یا مهدیه ، پس چرا میگن وقتی امام ظهور میکنه یاراش زیاد نیستن؟ یعنی این همه آدم که همشون جمعه ها چشم به راه حضرتشون هستن سعادت این رو پیدا نمیکنن که در رکاب امام باشن؟ خلاصه در مورد اینجور چیزا داشتم فکر می کردم که چشمم به این حرف امام علی افتاد. خیلی قشنگ توصیف کرده ، وقتی این خطبه رو خوندم جواب سوالم رو پیدا کردم.

" چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید " . پس شعار" ما اهل کوفه نیستیم ، امام تنها بماند " چی میشه؟ شاید علتش این باشه که فکر می کنیم اوون چیزی هستیم که امام زمان میخواد ، یعنی بیشترمون اینطور فکر میکنیم که مسیرو درست داریم میریم ، ولی در حقیقت توی جاده نیستیم و از خاکی داریم میریم. به نظر من میشه این حرف رو از شعار به عمل تبدیل کرد. مسلما یاران امام زمان از مریخ نخواهند آمد ، بلکه اونا هم مثل ما انسانهایی خواهند بود فقط با این تفاوت که از دقایق عمرشون درست استفاده کردن. همونطور که ما قرآن و نهج البلاغه رو داریم ، یاران مهدی هم خواهند داشت ، اما فرقمون اینه که ما متاسفانه این کتاب ها رو از یاد بردیم و یاران مهدی این کتاب ها رو به یاد آوردند!. یه بار دیگه این قسمت خطبه ی 150 رو بخونیم با هم ، " چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید " .

 

 " ابوبصیر می گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم : فدایت شوم ، گشایش کی فرا رسد؟ فرمود : ای ابا بصیر ، تو هم از جمله ی دنیا خواهان و در زمره ی دنیا طلبان هستی؟ کسی که این امر را بشناسد ، در اثر انتظارش ، به گشایش رسیده است. "                                  ( مرآت العقول جلد 4 ص 188 )

 

 خیلی راحت میشه مفهوم سخن امام علی (ع) رو با توجه به حدیث امام صادق دریافت کرد. کسی که امام زمان رو برای بر طرف کردن مشکلات خودش و برای امور دنیوی بخواد به حضرت نخواهد رسید و اگر هم برسه طولی نخواهد کشید که از او جدا میشه. اما اگه خواسته های حضرت مهدی رو به خواسته های خودش ترجیح بده و امام رو برای وجودش دوست داشته باشه حتما به سعادت خواهد رسید. ما مثل بیماری هستیم که پزشک رو فقط تا زمانی که نا خوش احوال هستیم اطاعت می کنیم ، وقتی سالم بشیم همه چیز یادمون میره. مسئله ی دوستی با امام زمان هم همینطوره ، اگه پزشک رو واقعا دوست داشته باشیم ، چه در خوشی و چه در بیماری مشتاق دیدارش خواهیم ماند. پس مرحله ی اول برای رسیدن به حضرت مهدی (ع) ایجاد محبت واقعی در دلمون نسبت به ایشونه. اگه این محبت به وجود بیاد جزء کسانی که امام علی گفته نخواهیم شد ، چون همه چیز مهدی رو خواهیم پذیرفت ، ولی اگه یه دوستی و محبت سطحی نسبت به امام داشته باشیم ، اونوقت دستوراتی که منافع خودمونو به خطر بندازرو انجام نخواهیم داد ، مثل الان ! . در مورد اینکه محبت نسبت به امام زمان از مهم ترین عوامل دست یابی به امامه خیلی روایت ها هست ، که لزومی برای ذکرشون نیست ، چراکه راز بزرگ تشرف به محضر حضرت صاحب الزمان در زمان غیبت همین یک کلمه است و بس : " محبت ".

 

 ره آورد حکومت حضرت مهدی (عج)

بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی (عج) ) که فتنه های آینده را دریابد ، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد ، و بر همان سیره و روش پیامبر (ص) و امامان (ع) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید ، برده ها و ملت های اسیر را آزاد سازد ، جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند. حضرت مهدی (عج) سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد ، آنچنان که اثر شناسان ، اثر قدمش را نمی شناسند ، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند ، و چونان شمشیر ها  صیقل می خورند ، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد ، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین  افکند ، و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.

 

در قسمتی از سخنان امام علی (ع) به ویژگی های یاران امام اشاره شده که قابل تامله ، یعنی یاران امام کسانی هستند که زندگیشونو همراه با قرآن گذروندن ، قرآن رو شناختند و از روی اون آدرس امامشونو پیدا کردن. هر روایتی که برای دیدن امام زمان توصیه شده از قرآن گرفته شده ، یعنی اگه گفته شده برای دیدن امام زمان باید با تقوا باشی ، در راه خدا انفاق کنی ، در مقابل ستم سکوت نکنی و ... ، همه ی اینها در قرآن بیان و گفته شده ، پس به نوعی اگه ما قرآن رو بشناسیم و بهش عمل کنیم ، انگار تمام اوون روایات رو به عمل رسوندیم و اون وقت صد در صد به دیدار امام خواهیم رسید. 

 

حضرت حجت (ع) فرمودند : ای ابوالحسن ، ما شب و روز توقع آمدن تو را داشتیم ، چه چیز آمدنت را نزد ما به تاخیر انداخت؟

عرض کردم : ای سرورم ، تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.

 به من فرمودند : هیچکس را نیافتی که تو را راهنمایی کند؟ آنگاه با انگشتان روی زمین کشیدند ، سپس فرمودند : نه ، ولکن شما اموالتان را زیاد کردید و اختلاف و حیرتی به زیان مومنان ضعیف پدید آوردید و بین خود قطع رحم نمودید ، پس الان برای شما چه عذری مانده است؟

عرضه داشتم : توبه ، توبه ، بخشش و گذشت ، بخشش و گذشت.

آنگاه فرمودند : ای پسر مهزیار ، اگر استغفار و طلب آمرزش بعضی از شما برای بعضی دگر نمی بود ، هرکه روی زمین بود هلاک میشد ، غیر از شیعیان خاص ، که کردارشان با گفتارشان همانند و مشابه است.                                ( کتاب پیام امام زمان  ، ص 46 )

 

 

در این روایت هم کاملا مشحصه توصیه ی امام زمان (ع) به علی بن ابراهیم توصیه ای است که در قرآن بارها تکرار شده ، اما به جای اینکه این توصیه هارو از قرآن پیدا کنیم ، در روایات دنبالشون می گردیم !

 یه روایتی رو به طور خیلی مختصر براتون تعریف میکنم ، خیلی جالبه و مثال خوبی برای دوران خودمونه...

مردی بسیار زاهد و صالح به نام " شیخ علی حلاوی " روزی به علت ظهور نکردن امام سر به بیابان میزنه، در حالی که گریه و زاری میکرده و دائما امام رو صدا میزده ، شخصی در مقابلش ظاهر میشه و میگه شیخ برای چی انقدر ناله و زاری میکنی؟ شیخ میگه فقط در همین شهر ما ( حله ) هزاران نفر مشتاق و منتظر ظهور امام هستن ، پس چرا امام دعوت آنها را قبول نمیکنه و ظهور نمیکنه تا ستم ها و ناعدالتی هارو از بین ببره؟ شخص خودشو به شیخ معرفی میکنه و میگه که امام زمانه. امام به شیخ میگه اینطور که تو فکر می کنی نیست و مطمئن باش اگه سیصد و سیزده نفر یاران من وجود داشته باشن من ظاهر خواهم شد ، در این شهری که میگویی هزاران نفر خواهان من هستند ، به جز تو و فلان قصاب کسی دیگر دوست با اخلاص من نیست. برای اینکه مطمئن شوی به شهر برگرد و به مریدان من اعلام کن که من شب جمعه به منزل تو خواهم آمد ، و به فلان قصاب هم بگو تا دو بزغاله با خود به بام خانه ی تو بیاورد. شیخ خیلی خوشحال پیش قصاب میره و به کمک هم چهل نفر از افراد مورد اعتماد و خواهان امام رو به خونش دعوت میکنه. همه به خونه ی شیخ میان و مشغول دعا برای ظهور امام میشن ، بعد مدتی یه نوری در پشت بام خانه ظاهر میشه و همه متوجه حظور امام میشن ، امام قصاب رو صدا میکنه تا به پشت بوم بره ، بعد به قصاب میگه تا یکی از بزغاله هارو نزدیک ناودان سر ببره ، به طوری که تمام خون بزغاله به حیاط سرازیر شه. خون از شیروانی پایین میریزه و همه ی چهل نفر گمان میکنن که امام سر قصاب رو بریده. بعد چند لحظه امام شیخ رو صدا میکنه و قصاب بزغاله ی دوم رو هم ذبح میکنه. وقتی چهل نفر دوباره خون تازه رو دیدند گمانشون تبدیل به یقین شد که امام سر قصاب و شیخ رو بریده و لابد مدتی بعد هم نوبت خودشون میرسه ، واسه همین همشون فرار میکنن و حیاط رو ترک میکنن ، با اینکه مطمئن بودن این کار کاره امام زمانه. امام به شیخ میگه حالا میتونی بری پایین و بگی هرکس که مشتاق دیدار منه بیاد تا منو ملاقات کنه. شیخ پایین میره و متوجه میشه که همه فرار کردند. سپس امام به شیخ میگه : ای شیخ دیگر آن همه با من عتاب و خطاب مکن ، این همان شهر حله  بود که می گفتی  بیش از هزاران نفر از یاران و مخلصان ما فقط در اینجا هستند ، اینک سایر جاها را نیز به همین گونه قیاس کن...        ( برگرفته از کتاب عبقری الحسان و کتاب پیام امام زمان ص 58 )

 

واقعا شعار دادن با عمل کردن زمین تا آسمون فرق داره ، یعنی چقدر از ما مثل منتظران شهر حله هستیم؟ این که بتونیم شعار رو به عمل تبدیل کنیم ، جز با شناخت امام و محبت نسبت به ایشون میسر نخواهد شد...

یکمی پست زیاد طولانی شد ، یرای همین ادامه ی مطلب رو در آینده دنبال می کنیم. عزیزانی که می خوان بیشتر در جریان کار قرار بگیرن میتونن مطالب گذشته ی این بحث رو با عنوان " منتظران ظهور!!! " در قسمت احادیث موضوعی بخونن.

 

امام على عليه‏السلام :

ياران مهدى(عج) جوان‏اند و كهن‏سالان در ميان آنان كم‏اند ، مانند سُرمه در چشم و نمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است .

                                                                                      ( الغيبة طوسى ، ص 476، ح 501 )

امام على عليه‏السلام :

چون روایتی را شنیدید ، آن را بفهمید عمل کنید ، نه بشنوید و نقل کنید ، زیرا راویان علم فراوان ، و عمل کنندگان آن اندک اند.                                                   ( حکمت 98 ، نهج البلاغه )

 

 

یا حق ...

 

 

  

میانه روی از نگاهی دیگر !

 

یه بنده خدایی بهم پیغام داده بود ، گفته بود که ، بابا توو دورانی که این همه آدم خدا رو قبول ندارن ، تو میای از ائمه حرف میزنی؟!! توو دورانی که حتی اووناییم که خدا رو قبول دارن ، از اوونایی که ندارن پست تر زندگی میکنن تو از ائمه حرف میزنی؟!! ....خلاصه واسش غیر قابل باور بودو میگفت کاری که من می کنم غیر منطقیه!. خب اگه یه ذره فکر کنی ، واقعا همینطوره که اوون میگفت ، خیلی چیزا از یاد رفته و فراموش شده ، اما به نظر شما علت این فراموشی چیه؟

من در جواب اینو بهش گفتم :

مردم ! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید ، از آن سوو که گام بر می دارند بروید ، قدم جای قدمشان بگذارید ، آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی برند ، و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنید ، و اگر قیام کردند قیام کنید ، از آنها پیشی نگیرید ، که گمراه می شوید ، و از آنان عقب نمانید که نابود می گردید.                        ( نهج البلاغه ، خطبه 97)

 

دبستان که می رفتیم ، توو کتاب دینیمون یه درس بود که ماجرای غدیر خم رو تعریف می کرد. اینکه پیامبر حضرت علی رو ولی و سرپرست مسلمین بعد از خودش اعلام کرد ، ولی ازحادثه ی غدیر خم به جز این مطلب میشه چیزه دیگه ای رو هم فهمید که شاید زیاد بهش توجه نشده باشه در حالی که اهمیت عقلانی زیادی داره...

در روز غدیر یه سری از افراد جلو حرکت می کردند و یه سری هم عقب مونده بودند. پیامبر دستور داد تا همه ی اونایی که جلو می رفتند برگردند ، و همه اونایی که عقب مونده بودند خودشونو برسونن. هممون این داستانو میدونیم ولی این موضوع رو گفتم تا بگم ، باید با علی باشی ، نه جلو تر از اون ، و نه عقب تر. غدیر خم مثال خیلی خوبیه برای اینکه حواسمون باشه از علی جلو نزنیم ! . بعضیا انقدر غرق در مادیات و دنیا شدن که چیزی به اسم دین یادشون نمیاد ، بعضیا هم انقدر مقدسات رو گنده میکنن که اصلا گمشون میکنن ، یه حدیثی خوندم که فکر کنم از حضرت فاطمه بود ، محتواش این بود که " کسانی سعادتمند میشن ، که علی رو بشناسن ، نه کسانی که علی رو از جای خودش بالاتر ببرند " . از خطبه ی 97 و 127 نهج البلاغه هم میشه این نکته رو به راحتی فهمید. ولی چه کنیم که خیلیا متوجه نمیشن معنای پیشی گرفتن و زیاده روی کردن چیه !...

 

 

خطبه ی 127 : به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می گردند : دوستی که افراط کند و به غیر حق کشانده شود ( مانند سبائیه که امیر المومنین را خدا پنداشت ، و آن حضرت آنها را مجازات کرد) ، و دشمنی که در کینه توزی با من زیاده روی کرده به راه باطل در آید. بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند. از آنها جدا نشوید ، همواره با بزرگ ترین جمعیت ها باشید که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهیزید ، که انسان تنها بهره ی شیطان است ، آنگونه که گوسفند تنها طعمه ی گرگ خواهد بود ، آگاه باشید هرکس که مردم را به این شعار (( تفرقه و جدایی )) دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه ی من باشد.

 

خیلیا فکر میکنن اگه توو مسائل دینی زیاده روی کنن ثواب بیشتری میبرن ، ولی متاسفانه این طور نیست. مثلا در عزاداری هایی که میکنیم ، به طور مثال مداحانی که من شرمم میاد بگم چه اراجیفی رو میخونن و کسانی هم که کورکورانه به سمتشون جذب میشن ، یا کسانی که از علت کشته شدن حضرت فاطمه چیزی نمیگن و فقط جنبه های بی ارزش و چگونه کشته شدن حضرت فاطمه رو بیان میکنن و به تصویر میکشن ، نه تنها ثواب نمیکنن ، بلکه وجهه ی ائمه و اسلام رو هم برای کسی که چیزی از اسلام نمیدونه زیر سوال میبرن. کسانی که ادعای دین داری میکنن ، در حالی که هیچ اعتقادی به دین ندارند ، خیلی بیشتر از کسانی که نسبت به اسلام بیخیال هستند آثار تخریبی به جا میزارند... واین فقط یه نمونه از زیاده روی در مسائل دینیه، حالا زیاده روی در مسائل مادی و غیره بماند!

 

موضوع اعتدال و میانه روی خیلی گسترده تر از این حرفاست ، برای اینکه این پست زیاد طولانی نشه و حوصله ی شما هم سر نره ، در آینده باز هم در مورد این مبحث مطلب و حدیث از ائمه می زارم تا پیرامون این موضوع بیشتر حرف بزنیم... سخنان امام علی (ع) از نهج البلاغه :

 

حکمت 347 : ستودن بیش از آنچه که سزاوار است نوعی چاپلوسی ، و کمتر از آن ، درماندگی یا حسادت است.

 

حکمت 83 :  به شخصی که در ستایش امام افراط کرد ، و آنچه در دل داشت نگفت ، فرمود : من کمتر از آنم که بر زبان آوردی ، و بر تر از آنم که در دل داری.

 

 

حکمت 462 : چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب خورند.

 

 

حکمت 140 : آنکه میانه روی کند تهیدست نخواهد شد.

 

 

حکمت 109 : ما تکیه گاه میانه ایم ، عقب ماندگان به ما می رسند ، و پیش تاختگان به ما باز می گردند.

 

 

حکمت 98 : چون روایتی را شنیدید ، آن را بفهمید عمل کنید ، نه بشنوید و نقل کنید ، زیرا راویان علم فراوان ، و عمل کنندگان آن اندک اند.

 

                                                                                       یا حق...

گذشت...

 

 

حدیثی که امروز میخوام بهتون بگم ، انقدر برام با ارزش و مقدسه ، که فکر میکنم بهتره با گفتن یه روایت اونو مطرح کنم... از نقل قول هایی که منبع مشخصی ندارن زیاد مایل به حرف زدن نیستم ، ولی این یکیو شرمنده ام ، چون اینی که شنیدم مربوط میشه به دو سه سال پیش ، به خاطر همین منبعش یادم نیست.... 

معمولا همه ی ماها سر زنگای دینیو معارف خودمونو به لودگی میزنیمو تا میتونیم مسخره بازی در میاریم ، ولی من با اینکه ظاهرم همون لودگیه بچه هارو نشون میداد ، همیشه تمام فکر و ذهنم به مطالب کتاب و حرفا و داستانای معلمم بود. یه جلسه که معلممون از گذشت و معرفت حرف میزدو خوب یادمه. توو سه چهار سال دبیرستان داستانای زیادی شنیدم ، ولی این یکی خوب توو ذهنم هک شد ، نمیدونم چرا ، شاید حکمتش این بوده باشه که آلان واسه شما تعریفش کنم... اینی که میگم یه نقل قوله از معلمم که مربوط به چند سال پیشه...

یه روزی امام علی در کنار پیامبر نشسته بود که ناگهان یه مردی سراسیمه پیش حضرت رسول اومد و با

عصبانیت موضوعی رو که دیده بود شرح داد. مرد به پیامبر گفت در فلان جا زن و مردی در حال زنا هستن ، قصد مرد این بود که اونارو غافل گیر کنه و به بند بکشه  و خلاصه بدبختشون کنه. امام علی به پیامبر گفت که همراه مرد میره تا ببینه اوضاع از چه قراره. امام به محلی رفت که اون مرد آدرسشو داده بود. 

 

علی (ع)خب حالا به نظرت امام چه واکنشی نشون خواهد داد؟ یعنی همون کاری رو میکنه که اون مرد میخواست انجام بده؟ نه ، اشتباه حدس زدی... 

 

 

 

 

 امام وقتی نزدیکه اون خونه شد ، قبل از اینکه وارد بشه سر و صدایی ایجاد کرد ، به طوری که اون زن و مرد بشنون و متوجه حضور حضرت بشن. امام بعد از مکث و بعده چند لحظه وارد خونه شد و چشمانش رو بست. حضرت از خونه بیرون اومد و نزد پیامبر بازگشت. وقتی پیامبر از امام سوال کرد که چه شد ، امام جواب داد : من چیزی و کسی را در حال زنا نیافتم...

                

                                                                                    

 به خدا سوگند این است معرفت علی (ع). در اوج قدرت ، در حالی که قانون این اجازه رو به او میداد ، و حق پشت سرش بود..... آری این است معرفت علی (ع) و گذشت خداوند...

 

 

به خدا قسم به بعضی احادیث یقین دارم، که اگه بهشون از ته قلب اعتقاد داشته باشی ، همیشه به واقعیت تبدیل میشن. اگه جایی خوندی یکی از ائمه گفته " اگر آبروی مومنی رو حفظ کنی ، خداوند آبروتو حفظ میکنه " ، مطمئن باش اگه این کارو انجام بدی این اتفاق برات خواهد افتاد. برای من حادثه ای اتفاق افتاده که حتی فکرش هم تنمو میلرزونه ، فقط یه معجزه میتونست  منو نجات بده ، فقط یه معجزه! ، اتفاقی افتاد که اصلا باور کردنی نیست ، حتی هر ثانیش اندازه ی یه عمر ارزش داشت ، و این معجزه به خاطر اعتقاد و باور داشتن به این حدیث رخ داد. من تا عمر دارم این حدیثو فراموش نمیکنم ، چون خداوند اینو به من ثابت کرد که الوعده وفا... 

پس یقین داشته باش که :

 

 

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : هر كس از خطاها درگذرد، خدايش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند.                                                                                    (نهج الفصاحه، ح 2809) 

                                                                                                     

 

امام على عليه‏السلام : هر كس ستم كند، ستم مى‏بيند. هر كس با انصاف باشد انصاف مى‏بيند. 

                                                                         (غررالحكم، احاديث 7688 و 7692)

 

 

 پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : هر كس غمى از غم‏هاى دنيا را از مسلمانى برطرف نمايد، خداوند غمى از غم‏هاى روز قيامت را از او برطرف كند و هر كس بر شخص تنگدستى آسان بگيرد، خداوند در دنيا و آخرت بر او آسان گيرد و هر كس راز مسلمانى را بپوشاند، خداوند در دنيا و آخرت راز پوش وى شود.

                                                                                                      (نهج الفصاحه، ح 2756)

 

 

خدا این بخشش و گذشتو برای هممون قرار داده ، ای کاش بتونیم توو خودمون پیداش کنیمو ازش استفاده کنیم.

 

                                                                               یا حق...

                                             

احادیث امام رضا (ع)

 

راستش دیدم خیلی بی مرامیه اگه از امام هشتممون که نزدیک ترین امامونه حرفی نزنم ، واسه همین امروز حدیث های امام رضا (ع) رو گذاشتم. داشتم با خودم فکر می کردم ، گفتم چرا هر وقت که محتاج و نیازمند میشیم میایم سراغ مشهد ، این همه ائمه کارای مارو را میندازن ، اونوقت این انصافه که ما دو خط حرف و حدیث ازشون بلد نباشیم؟ حتی اگه مشهد هم نمیتونیم بریم ، میتونیم که هفته ای دوامام رضا تا دونه حدیث ازش یاد بگیریم. امام رضا هیچ نیازی به این نداره که ما بریم مشهد ، امام همه ی حرفاشو برای ما یادگاری گذاشته ، اگه دستمون به حرمش نمیرسه ، بابا به یادگاریاش که میرسه... ایشالا استفاده ببرید...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 امام رضا (ع): به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.

(بحارالانوار،ج78،ص 347)

 

 

امام رضا (ع) : هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را كامل نمى ‏كند مگر این كه در او سه خصلت باشد: دین‏ شناسى، تدبر نیكو در زندگى، و شكیبایى در مصیبت‏ها و بلاها.

(بحار الانوار، ج 78، ص 339، ح1 )

 

 

امام رضا (ع) : آن كسى كه نفسش را محاسبه كند، سود برده است و آن كسى كه از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.

(بحار الأنوار، ج 78، ص 352، باب 26، ح 9)

 

 

امام رضا (ع) : هر كـس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى خواهد بود.

(بحـارالانـوار،ج 78،ص 357)

 

 

امام رضا (ع) : هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.

(اصول كافى، ج 3، ص 268)

 

امام رضا (ع) : هر كس ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اینست كه درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.

(بحار الانوار ج93، ص346)

 امام رضا (ع) : روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.

(مصباح المجتهد،ص 737)

 

امام رضا (ع) : دوست هركسی عقل اوست و دشمن هر كس نادانی اوست.

(جهاد النفس، ح82)

 امام رضا (ع) : مبادا اعمال نیك را به اتكاى دوستى آل محمد(ص) رها كنید، مبادا دوستى آل محمد(ص) را به اتكاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ كدام از ایـن دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود.

( بحارالانوار،ج78،ص348)

 

امام رضا (ع) : حد توكل چیست؟ حضرت فرمودند: اینكه با وجود خدا از هیچ كس نترسی.

(جهاد النفس،ح 292)

 

امام رضا (ع) : از ما نیست آن كه دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترك گوید.

(بحارالانوار،ج۷۸،ص۳۴۶)

 

امام رضا (ع) : به بسیاری نماز و روزه و زیادی حجّ و احسان و زمزمه‌شان در شب منگرید بلكه به راستی سخن و امانت داریشان بنگرید.

(عیون اخبار الرضا2،ص51)

 

امام رضا (ع) : نیكوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.

(عیون اخبار الرضا2، 38)

 

امام رضا (ع) : ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یك درجه بالاتر از ایمان است و به فـرزنـد آدم چیزى بـالاتـر از یقیـن داده نشده است.

(تحف العقول، ص445)

 

امام رضا (ع) : گمان نیکو به خداوند داشته باش زیرا خداوند عز و جل می فرماید: من در نزد گمان بنده ام حاضرم پس بنده ام جز گمان خیر به من نداشته باش.

(جهاد با نفس، ح 147)

 

امام رضا (ع) : از پدر بزرگوارش روایت فرمود که: امیرالمومنین فرموده اند : بوسیله ی استغفار خود را خوشبو کنید ، مبادا بوی بد گناهان شما را رسوا کند.

(جهاد با نفس، ح 790)

 

امام رضا (ع) : تواضع آن است که آنچه را که دوست می داری مردم به تو عطا کنند، تو به مردم عطا کنی.

(جهاد با نفس، ح 289)

                                           ... یا حق  

                                               

از این هفت خط نخونده رد نشو !

 

بعضی از دوستان لطف کردن و یه راهنمایی به بنده کردن ، این که در کنار احادیث برخی موضوعات اجتماعی یا موضوعات مرتبط به حدیث ذکر شده ، گفته بشه. چون احادیث ذکر شده از لحاظ محتوا پراکنده هستند ، یه کم این کار سخت میشه ، ولی در رابطه با احادیث موضوعی این کارو از دفعات بعد انجام میدم. در رابطه یا احادیثی که از نظر محتوا پراکنده هستند ، هر سری یک یا دو حدیثو مورد بررسی قرار میدم ، تا ایشالا با کمک شما دوستان مطالب پر بار تر بشه ، و به اوون هدفی که هممون دنبالشیم نزدیک تر بشیم. اگه نظر یا پیشنهادی برای پر بار تر شدن مطالب دارید حتما بهم بگید تا از دفعات بعدی از راهنمایی هاتون استفاده کنم. ممنون از نظر ها و لطف های همتون.

                                                                                                               

                                                                                                                     یا حق..